معنی سرجمع زدن - جستجوی لغت در جدول جو
سرجمع زدن
حساب کردن، جمع زدن
ادامه...
حساب کردن، جمع زدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرما زدن
(طِ دَ)
به عضوی یا میوه ای آفت رسیدن بسبب سرمای سخت. رجوع به مادۀ قبل شود
ادامه...
به عضوی یا میوه ای آفت رسیدن بسبب سرمای سخت. رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا